پله پله تا ملاقات خدا

  • خانه 
  • تماس  

سخــــــــــــن دوســـــــت

26 دی 1392 توسط مسافر ابد

امام علي (ع) می فرمایند :


إنَّ الشَّيطانَ يُسَنّي لَكُم طُرُقَهُ ، و يُريدُ أنْ يَحُلَّ

دِينَكُم عُقْدةً عُقْدةً ، و يُعْطيَكُم بالجَماعةِ الفُرقَةَ ،

و بالفُرقَةِ الفِتْنَةَ ، فاصْدِفوا عن نَزَغاتِهِ و نَفَثاتِهِ .

(نهج البلاغه،خطبه 121)

همانا شيطان راه هاى خود را براى شما آسان و

هموار مى كند و مى خواهد بند بندِ دين شما را

بگسلاند و به جاى يكپارچگى، پراكندگى نصيبتان

كند و بر اثر پراكندگى، فتنه و فساد پديد آورد .

پس، از وسوسه ها و افسون هايش روي گردان

شويد .


 1 نظر

احادیث آپدیت!!!!!!!!

27 آذر 1392 توسط مسافر ابد

امام جعفر الصادق :

إذا فَشَتْ ارْبَعَةٌ ظَهَرَتْ ارْبَعَةٌ: إ ذا فَشا الزِّنا كَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إ ذا اُمْسِكَتِ الزَّكاةُ
هَلَكَتِ الْماشِيَةُ، وَ إ ذا جارَ الْحُكّامُ فِى الْقَضا اُمْسِكَ الْمَطَرُ مِنَ السَّما،
وَ إ ذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى الْمُسْلِمينَ)
وسائل الشيعة ، ج 8 ، ص 13.


هنگامى كه چهار چيز در جامعه شايع و رايج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پديد آيد:

چنانچه زنا رايج گردد زلزله و مرگ ناگهانى فراوان شود.

چنانچه زكات و خمسِ اموال پرداخت نشود حيوانات اهلى نابود شود.

اگر حاكمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمايند باران رحمت خداوند نمى بارد.

و اگر اهل ذمّه تقويت شوند مشركين بر مسلمين پيروز آيند.

 نظر دهید »

احادیث معصومین

27 آذر 1392 توسط مسافر ابد

 

 نظر دهید »

احادیث معصومین

27 آذر 1392 توسط مسافر ابد

 

 نظر دهید »

احادیث معصومین

27 آذر 1392 توسط مسافر ابد

 

 نظر دهید »

درس فراموش نشدني

26 آذر 1392 توسط مسافر ابد

 

یکی از مؤمنان از قول یک مبلغ می گوید: به منزل يكي از اقوام رفته بودم هر چه نگاهي كردم قرآن را در دسترس نديدم به گوشه كنايه گفتم قرآن مي‌خواهم تا به خود آيند كه بايد قرآن خواند و آن را مخفي نكرد.

پسر خانواده كه فردي بي اهميت به مسايل ديني است و رابطه عليه السلامي با ما نداشت گفت: حاج آقا 30 - 40 سال است تو حوزه هستيد هفته‌اي يك آيه حفظ مي‌كرديد نيازي به قرآن نداشتيد.

اگرچه برايش از جهتي جواب داشتم اما از جهاتي اين حرف من را به خود لرزاند و هرگاه به خود مي آيم از آن حرف درس مي‌گيرم.چ

 




 نظر دهید »

درس اخلاق!

26 آذر 1392 توسط مسافر ابد

سخت آشفته و غمگین بودم …
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را …
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند …


خط کشی آوردم،
در هوا چرخاندم!
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید!

اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم …
سومی می لرزید …
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود …
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف، آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید …
“پاک تنبل شده ای بچه بد”
“به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند”
“ما نوشتیم آقا



بازکن دستت را …
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله ی سختی کرد …
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کرد و سپس ساکت شد …
همچنان می گریید …
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز، کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد …


گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن !

چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …

صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش و یکی مرد دگر
سوی من می آیند …

خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای، یا که دعوا شاید

سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما

گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو و کنار چشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …


چشمم افتاد به چشم کودک …
غرق اندوه و تاثر گشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر …

من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم


عیب کار از خود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام …
او به من یاد بداد درس زیبایی را …
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی


یا چرا اصلا من عصبانی باشم
با محبت شاید، گرهی بگشایم
با خشونت هــرگــز …
هــرگــز.

 نظر دهید »

پله پله تا ملاقات خدا

سلام خدمت تمام شما بازدید کنندگان محترم هدف من از ایجاد این وب گذاشتن خلاصه دروس تخصصی حوزه علمیه خواهران است که البته مطالب مفید دیگر هم میگذارم امیدوارم بتوانم به هدفم نائل شوم منتظر انتقادات و پیشنهادات شما عزیزان هستم "اللهم صل علی محمد و آل محد و عجل فرجهم و فرجنا بهم"
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها

ابر برچسب

«imam hadi» naghi «امام هادی» «امامت امام زمان،نهم ربیع،عکس با موضوع امام زمان» «خواص اسماء الهی،الله،اسم اعظم،ذاکرین الله» «دانلود نرم افزار مهدوی،هدیه آغاز امامت،نهم ربیع» «درس اخلاق،محبت به جای خشم،گذشت به جای انتقام» دلنوشته «سکوت در مقابل نادان،گوش شنوا» «شب یلدا،ماه غم» «عشق ناب،ترک غیر یار،عشق الهی» «فضائل امام هادي» «مداحی اربعین،محمود کریمی،جهت تسلیت»


  • خاک پای مولا صاحب الزمان(عج)
  • تماس